بسم الله الرحمن الرحیم-اخیرا درغرب ایرانیان از چب افراطی تا راست افراطی یک الگوی واحدی برای کوبیدن ایدولوژی اسلامی ایران انتخاب کردندکه قالب یکی است ولی محتوای فرق میکند- ک منش وکار جدیدی نیست درزمان منحوس شاه من یک درسی بایم جناب استاد پروازی روحانی که استاد دانشگاه تهران بودکه تنها شاگرداش من بودم ویکی از شخصیتهائی بود که برروی شناخت ایدولوژی کارمیکرد میفرمود که تحقیقات من در ایران نشان میدهدکه قراربود نوشته های خام ان که چرک نویس معروف دراختیار من بگذارد هم از منبع عربی وهم فرانسه تحقیقات مفصل داشت وتازگی باسختی از انگلیسی هم کمک میگرفت که پانزده ایدولوژی رنگارنگ درایران برعلیه ایدولوژی ناب شیعه قدعلم کر ودقیقا کارانگلستان است ومن سعی کردم علت های درگیری دوگروه را ریشه ا ش راپیدا کنم نتوانستم سرکرده هردوگروه به خانه ام دعوت کردم که دلیل ان اختلاف انها را درموردی بفهمدلیلی نداشتند تا یکی ازانها مخفیانه به من گفت جزوه ای سفارت انگلستانکه من از ان درشناخت مکتب خودم استفاده کردم ومن از حوزه نجف خواستم ایا چنین جزوهای درعراق هست ویانیست وانها پیدا کردند- تمام دانشجویان دانشگاه پهلوی سابق جز گروه مسلمانان ذهنیت انها این بود که اولا اسلام حرف منطقی ندارد ومخالف علم مدرن است وریشه های انها من پیدا کردم که گروه طرفدار شاه یکی از این عوامل بودند وگروه های کهسخت طرفدار سرمایه داریبودند وانهم بعلت سرمایه ای کلان پدرشان جوانان دانشجو دهات بسیارکوچک رابه منزل خودمیبردند وبه انها میگفتند ماطرفدار سرمایه داری مدرن امریکای هستیمکه دهات اطراف نیویورک دربعضی موارد جلوتر از شهرخودنیویورک است ما این سرمایه داری ایران راقبول ندایم وبه انها رانندگی وتا صدهزارتومان قرض میدادند که پس ا ز فارغ التحصیلی خورد خورد بدهند ولی میفرمودند فعلا بایدژست کمونیست گرفت وضد بچه های اسلامی وبچه های طرفدار رژیم بود وبه بچه های اسلامی بگوئید که شما که علم مدرن راقبول دارید چرابه دانشگاه میاید- یک رزو یک دختر خانمیکه پدراش فوت کرده بود ولباس سیاه پوشیده بود وحالت چشم اش بر گشته بود ازمن پرسید این جناب اقای روحانی تورابخدا سوادی دارد ایا اسمان وریسمان میبافد- وبعد اضافه کرد که مایک گروه داریم باور کنید ده دقیقه مجسمه شد ودرمن خیره شد ورفت وبعداز پایان کلاس من جریان به ایشان گفتم ودرراهرو ان خانم به سراغ ایشان امد وایاشن چند قدم جلوتربرد وگروه رابه ایشان معرفی کردند درحدود دومتر با من اختلاف داشتند وجریان گفتند وایشان بلند فرمود این رو ش مطالعه ایدولوژی نیست وشرح دادا وانها گفتند شماحاضر هستید بعنوان استادراهنما ماراکمک کنید ایاشن بعداز کلاس کن غذا میخوردند وبه تهران میرفتند وبعد از مذاکره فرمودند که شاگردمن کلاس از یازده به یک تیدیل کند من میتوان به کلاس شمابیایم که من قبول کردم- من از بحث هائی کهدرماهوراه بعناون ایدولوژیدیدم وشنیدم به اندازه فردی که یکجلسه درایران ویاغرب کلاس ایدلوژی شناسی رفته باشد نبود واصلا نمیداندکه بحث های مدرن ان بکجا رسیده است واین اصل رانمیشناسندکه نتایج درخدمت ارز شه نیست بلکه برعکس ارزشهادر خدمت نتایج است ولو برعکس تبلیغ کنند ومذهب همیشه گفته است که این دنیا باخداوند منان رابطه بازاری داردسودملاک است همانطور که فرد بازاری اساس کاراش سودبردن است ولی همین فلسفه ریشه عمیق حکمتها داردزیرا برهمین اساس انسان طرح ریزی شده است- همانطور در ریاضیات دو بعلاوه دومیشود چهار جواب دیگری نداردولی راه های اثبات فرق میکندکه بیادمتاسب باهوش واستعداد وزمینهای مختلف علمی فرد باشد- ایدولوژی همین طور است یک ایدولوژی است وجواب های معین دارد ولی از راهای مختلف میتوان به جوابها رسید وانهم باتعادل همنچنان استادمعزز حضرت دکتر داوری فرمودند این یک ایدولوژی گاهی بخش سکولاراش رشدسرطانی بهی جهت دارد ویا ارزش ها رشدی پیدا کرده است که به ضد خود تبدیل شده است نه تنها سودی ندارد بلکه مضرهم است- سکولاریسیم دراوائل تصور میکرد که اگر دنیای خارج انسان کامل شد یعنی فزیک این انسان خوش بخت است واگر احساس خوشبختی نکرد یامریض روانی است ودیوانه است ولی اخیرا کم کم درک میکند اساس خوشبختی بیشتر درونی استگرچه با احتیاط کامل انرابیان میکنند وقبلا فکرمیکردند که شر عدم تعادل ایجادمیکند اخیرادرک کردند بعضی شرها ایجاد تعادل میکند وبه همین علت که دردهات خودکشی درسراسر دنیا کمتراز شهرهای بسیارمدرن است درحالیکه بایدبرعکس باشد وکشوری که بسیار در این موردتحقیق دارد سوئد است- کل اقایان مربوطه یک تزی بیان میکنند که ماتعجب میکنیمکه چگونه ئشد که دانشمندان سکولار ایران همگی متفق القول گفتند از امام راحل علیه السلام اطاعت کنید ورهبری ایشان رابپذیرید- اولا بیجهت دانشمند سازی نکنیدوبی جهت نابغه سازی نکنید در دانشگاه لندن ازدانشجویان میخواستند که هرفردی راکهنباغه است ویاممتاز است درکشورتان به مامعرفی کنید تا انها رابورسیه کنیم من یک نابغهدر دانشگاه شیراز میشناخمجبور بود دوجا کار کند وبعلت انکه روزی خانه راتمیز میکرد وزیر فرش جزوه کونیستی بر ادراش را که دردبیرستان پیدا کرد پزشکی را رها کرد وسه جا کار کردیکی از انها ریس ازمایشگاه پترو شیمی شیراز بودتا کمبودمالی خانواده را جبران کند ورشته ادبیات را انتخاب دکرد درازمایشگاه پتروشیمی شیراز تمام جزوات انگلیسی راجع به پتروشیمی که خاک میخوردتماما عملیاتی کرد ومداوم از تهران جایزه گرفت قبلا ریس ازمایشگاه پتروشیمی سکوی پرتاب دبود هرکس ریس میشد بلافاصله بورس انگلستان میگرفت که دالبته ریس فراماسونری وساواک ویگ گروه بهائیت نظر میدادند ومتعلق به نور چشمی هابود وهرکس بر میگشت پست کلانی میگرفت تاده نفر بعدا نمیدانم کسی رابورسیه نمیکردند وکسی داوطلب نبود وامتحان هم داشت به ایشان گفتند ریش ا ت رابزنحقوق ات یکبارونیم میشد ولیبرال دمکراسی عمده کن ومذهب را کم رنگ کن حقوق ات دوبرابر میشود وطرفدار شاه واگلستان باش وحقوق ات سه برابر میشود جریاناتی پیدا کردایشان درانجا مسائلی که درکتب انگلیسی پزشکی بود یکی وپس از دیگری درهمان ازمایشگاه حل کرد وبه دانشجویان پزشکی میداد وازمن خواست که یک امتحان از کتب پژشکی از ایاشن بکنم یک کتاب بدون انکه بخواهدحفظ کند هفتاد درصد انراحفظ بود ومیگفت صفحه کدام وپارگراف قبلی ان کدام است وپایگراف بعدی ان کدام است وجمله اول ان کدام است وجمله اخر کدام است وسپس کل پای گراف را میگفت ومداوم درپتروشیمی مناظره میگذاشت ویک کلاس برای بچه های کمونیست شده دبیرستانبرادراش گذاشت— واز انها برداران فدایان نواب صفوی کهمشهر به فدایان اسلام ساخت- ادامه دارد